نويسنده: غسان شربل* مترجم: محمدعلي عسگري موضع باراک اوباما خيلي روشن است. او سربازي براي جنگيدن در فلوجه يا رقه نمي فرستد. ارتش آمريکا نيرويي اجاره اي نيست. رييس جمهور اين کشور نه به اين کار تمايل دارد و نه توان انجامش را. استان هاي سني نشين عراق را از «داعش» نجات نخواهد داد تا دوباره ايران قدرت را در بغداد به دست گيرد. استان هاي سوريه را از «داعش» پس نخواهد گرفت تا دوباره به چنگ نظام حاکم بر اين کشور افتد. همکاري براي ريشه کني «داعش» براي آمريکا مشروط به ايجاد تغييراتي عملي در صحنه سياسي منطقه است. اوباما خطاب به اهل منطقه به صراحت گفت اولااين مشکل خود شماست. ما حاضر نيستيم به جاي شما بجنگيم. ما تنها از منافع خودمان دفاع مي کنيم و حاضر نيستيم براي هر چيزي هزينه بدهيم. ما به شما کمک و از شما پشتيباني مي کنيم. اما پيش از اينها بايد شما خودتان تصميم بگيريد. حتي اگر اين تصميم مشکل و هزينه بردار باشد. حتي اوباما فراتر از اينها رفت. «داعش» در مناطق سني نشين متولد شده است. پس براي مبارزه با آن بايد نقش اهالي اين مناطق فعال شود. يعني همان سني هاي ميانه رو بايد به مبارزه با سني هاي افراطي برخيزند. تقريبا شبيه به همان چيزي که شوراهاي بيداري اش مي ناميدند. دولت ها بايد در اين جنگ فراگير باشند يعني بخشي از راه حل باشند نه بخشي از مشکل. استفاده از شبه نظاميان شيعه براي آزاد سازي شهرهاي سني نشين سودي ندارد. نيروهايي که در اين نبرد شرکت مي کنند، بايد از يک رنگ باشند و به دنبال برتري گروهي بر گروه ديگري نباشند. مشارکت دادن به نيروهايي که خود متهم هستند، مي تواند فرصت بيشتري به «داعش» بدهد تا اهالي محل را با خود همراه کند زيرا نارضايتي هاي فراواني دارند. ائتلاف بين المللي براي يافتن متحداني در بين کشورهاي اهل سنت مشکلي نخواهد داشت. موضع شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه عرب روشن است. موضع عربستان نيز که از پيش روشن شده است. ملک عبدالله چندي پيش گفت که خطر تروريسم به زودي به اروپا و آمريکا هم خواهد رسيد. مصر و اردن نيز که در اين ائتلاف شرکاي طبيعي خواهند بود. البته ترکيه که کشورش را در اختيار افراط گرايان قرار داده موضع سختي خواهد داشت و مجبور است اين کار را کنار بگذارد. سوالي که اينجا مطرح مي شود اينکه جان کري، وزير خارجه آمريکا به طور مشخص از کشورهاي عرب چه مي خواهد؟ جنگ جديد عليه «داعش» بايد به پناهگاه هاي امن آنها در سوريه هم کشيده شود و اين يک گره اساسي است. آمريکا از ارتش آزاد سوريه حمايت کرده است، گروهي که نتوانست با «داعش» بجنگد. بازسازي اين گروه نيازمند زماني طولاني خواهد بود. در اين ميان تنها ارتش سوريه است که مي تواند شريک مناسبي براي جنگ با «داعش» در اين کشور باشد. اما آيا ائتلاف بين المللي حاضر است به نجات نظام حاکم بر سوريه برخاسته و آن را به صورت هديه اي به ايران و روسيه تقديم کند؟ آيا نظام سوريه حاضر به پذيرش راه حلي سياسي با ائتلاف بين المللي عليه «داعش» خواهد شد؟ طبيعي است که چنين دعوتي از نظام سوريه موجب خسران نيروهاي مخالف اين کشور خواهد بود که سال هاست تحت حمايت آمريکا و اروپا قرار دارند. ريشه کني «داعش» البته به نفع ايران است. اما شرايط اين ريشه کني ضرورتا به معناي افزايش نفوذ ايران در منطقه نخواهد بود. زيرا روي کارآمدن يک دولت ميانه رو در عراق تا حدود زيادي نفوذ ايران در اين کشور را کم خواهد کرد. تشکيل يک ائتلاف بين المللي براي ريشه کني «داعش» بدون حضور آمريکا غيرممکن است. تشکيل چنين ائتلافي همزمان به معناي شکست روسيه است که نتوانست بخشي از راه حل باشد و براي همين بخشي از مشکل باقي ماند. از اينها گذشته ولاديمير پوتين اخيرا نقاب از چهره برداشت و گفت که چگونه مي تواند ثبات اوکراين را برهم زند. اين مساله چشم اروپايي ها و پيمان ناتو و آمريکا را باز کرد. ماموريت ريشه کني «داعش» آسان نيست اما در عين حال غيرممکن هم نيست. اگر اين اقدام صورت گيرد منجر به تعديل عرصه سياسي کشورهاي منطقه خواهد شد. به هرحال دو راه بيشتر نيست يا استمرار فجايع «داعش» يا پرداخت هزينه اين ريشه کني. سوالي که اينجا مطرح مي شود اينکه چه کسي بايد اين هزينه را بپردازد. ايران، عربستان، سوريه و...؟ *سردبير الحيات □ روزنامه شرق ، شماره 2109 به تاريخ 18/6/93، صفحه 6 (سياست)

نظرات